اسماعیل معنوی/ بالاخره پس از حدود سه ماه از استعفای آیت الله جزایری از امامت جمعه اهواز طی مراسمی حجت الاسلام والمسلمین موسوی فرد به عنوان نماینده ولی فقیه در خوزستان و امام جمعه اهواز معرفی شد. 

حجت الاسلام موسوی فرد را در سراسر کشور با آن عکس معروف "جوشکاری لوله آب" و پیام تشکر رهبر انقلاب می شناسند، اقدام شایسته ای که در زمان بحران بی آبی توانست جریان ساز باشد. 

اما افرادی که امام جمعه سابق خرمشهر را از نزدیک می شناسند این اقدامات برایشان بسیار عادیست، او معمولا با تاکسی و حتی بعضا به تنهایی و با پای پیاده در شهر تردد می کرد و زندگی بسیار ساده ای داشته و دارد. گویی این روزها هم اقای موسوی فرد در حال جستجو برای یافتن یک خانه مناسب در یکی از محلات نسبتا فقیرنشین اهواز است. 

١. قطعا "ساده زیستی" و روحیه مردمی یکی از خلاء های موجود در بین اکثر مسئولان خوزستانی ست و احتمالا در آینده شاهد ایجاد یک موج اجتماعی مثبت در حمایت از امام جمعه جدید اهواز خواهیم بود. مردمی که از امام جمعه انتظار رفتارهای متفاوتی دارند حالا با مردی مواجه می شوند که هیچ مانعی بین خود و آن ها نمی گذارد و این نخستین گام مثبت برای یک ارتباط و مهمتر از آن "اعتماد" دو سویه است. 

٢. احتمالا پس از مدتی برخی از او درخواست میکنند که رفتارش را تغییر دهد و این منش را نوعی اخلاق "پوپولیستی" توصیف کنند اما امام جمعه جدید اهواز باید بداند که سیره و منش مردمی اش احتمالا از خطبه هایش مهم تر و موثر تر است، البته ممکن است سایر علما و مدیران هم به زحمت بیفتندکه ممکن است ریشه برخی توصیه های فوق هم همین باشد اما بالاخره این خود بخشی از "دستاورد" است و بسیار مهم... 

٣. ساده زیستی و مردم داری لازم است اما کافی نیست! ما نمی خواهیم امام جمعه مان فقط یک آدم خوب و سالم باشد بلکه اینها زمانی تکمیل می شود که با "فساد ستیزی" و "مطالبه گری" همراه شوند. 

زد و بندهای سیاسی، انتصاب های خارج از شایسته سالاری، رانت ها و اختلاس های کلان و خرد، قوم گرایی و قبیله گرایی و... امروز خوزستان را بسان یک نخل تشنه عدالت درآورده که البته بدلیل کم کاری نمایندگان مجلس و برخی سازمان ها و نهادهای دیگر به "بهشتِ مدیران ناکارآمد" مبدل شده... 
در بسیاری از ادارات و سازمان های دولتی گویی گَرد کم کاری پاشیده اند و فساد اداری انگیزه کارمندان سالم را هم از بین برده، بدیهیست که نماینده ولی فقیه وظایف سازمان بازرسی را بعهده ندارد اما او می تواند بواسطه تشویق و اگر نیاز باشد با "روشنگری" مدیران ارشد را به کار بیشتر و بهتر و سالم تر ترغیب کند. او می تواند مطالبه گری و فسادتیزی را به یک گفتمان رایج مبدل کند و قطعا حمایت بدنه اجتماعی او را در این مسیر همراهی خواهد کرد. 

۴. از میانگین سنی ستاد نمازجمعه و یا دفتر امام جمعه می توان فهمید که ارتباط با جوانان باید از اولویت های امام جمعه جدید باشد، البته ارتباط به معنای اکتفا به دیدارهای متعارف نیست که البته راه اندازیِ همان هم ضروریست اما مهم تر از آن "استفاده از ظرفیت جوانان" است. جوان های نخبه ای که هرکدام در زمینه ای نظر و یا توان اجرایی دارند و این ظرفیت تا حد زیادی بلااستفاده مانده.

۵. سیستم فعالیت های مذهبی اهواز در بسیاری از مراکز کشوری زبانزد است اما این "خوشنامی" نباید مانع شود تا "خروجی" ها را ارزیابی نکنیم! 
بالاخره باید پذیرفت که وضعیت فعلی عرصه فرهنگ دینی در خوزستان حاصل سال ها اجرای بی رقیبِ یک نگاه و یک ایده بوده که قطعا ثمرات فراوانی داشته اما باید این سوال را پرسید که "از وضعیت کنونی عرصه فرهنگ دینی" راضی هست…

۶. رسیدن به "نمازجمعه طراز انقلاب اسلامی" شاید مهم ترین درخواست و مطالبه ما از امام جمعه جدید اهواز باشد. نماز جمعه در جامعه اسلامی هم محل دعوت به تقوا و هم محل روشنگری و بصیرت افزایی ست. مردم باید احساس کنند که مطالبات شان از مدیران جامعه در نمازجمعه مطرح می شود و این تریبون را سخنگوی خود بدانند. نمازجمعه باید محور وحدت باشد اما این به معنای سکوت بیجا و راه رفتن بین حق و باطل نیست. قطعا بیان حقایق و روشنگری در مورد مشکلات به ایجاد وحدت کمک خواهد کرد، اگر فرد یا جریانی منافع و مصالح جامعه را مورد تهدید یا تجاوز قرار داده نباید به بهانه وحدت در مقابل آن سکوت کرد که این روشنگری عینِ وحدت است...