1404/04/16 12:53


1182
تاریخ انتشار: 1394/06/31 14:50
یادداشت:
ای هم شهری و ای هم وطن آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم ارزشمندترین سرمایه یک انسان در این دنیا چیست...؟؟؟

ای هم شهری و ای هم وطن آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم ارزشمندترین سرمایه یک انسان در این دنیا چیست...؟؟؟
با کمی تأملی یقینا پاسخ قریب به اتفاق همه ما مشترک خواهد بود .....
وآن هم جان آدمی است ...


حالا که به این فصل مشترک رسیده ایم ؛ تا بحال شده از خود بپرسیم که آیا می شود این سرمایه را بر سر راهی فدا کرد……؟؟؟
پاسخ مثبت خواهد بود ؛ چرا که اگر آن راه و مسیر انسان را به کمال برساند ؛ دادن جان برسر آن نیز آسان است...
نویسنده این متن قصد ندارد کلیشه ای سخن بگوید بلکه قصد دارد از واقعیتی سخن بگوید که شاید تاکنون بسیار از ما نسبت به درک آن غافل بوده ایم ؛شاید اکثر ما دچار روزمرگی و غرق در زندگی مادی شده باشیم و دیگر وقتی برای فکر کردن به این موضوعات نداشته باشیم ؛ اما از انصاف به دور است یادی از جوانانی نکنیم که از جان و مال و زندگی خود برای آزادی امروز من و تو گذشته اند ؛


اگر میخواهیم تا حدودی دینمان را به آنها ادا کنیم بهتر است به وصیت نامه و خاطرات آن مردان مرد رجوع کنیم ؛ چندی پیش به دست نوشته ی شهید ۱۶ ساله ای برخوردم که این حقیر را به شدت متأثر و در فکر فرو برد که جا دارد در اینجا عین آنرا بگنجانم ......


گناهان این هفته ی من:
شنبه :بدون وضو خوابیدم
یکشنبه:خنده ی بلند در جمع
دوشنبه:با بچه های گردان بازی کردم؛ وقتی که گل زدم احساس غرور کردم 
سه شنبه:نماز شب را سریع خواندم
چهارشنبه:فرمانده در سلام کردن از من سبقت گرفت
پنج شنبه:ذکر روز را فراموش کردم
جمعه :تکمیل نکردن ۱۰۰۰ صلوات و بسنده کردن به ۷۰۰ صلوات.......


با خود که فکر میکردم به این نتیجه رسیدم که یک جوان به چه مرتبه ای از ایمان رسیده است که چنین اعمالی را گناهی نابخشودنی برای خود میپندارد؛ به راستی چقدر منش و رفتار ما با این انسانهای بزرگ فاصله گرفته است؛ اینجانب با مطالعه وصیت نامه برخی از شهدا به سرفصل های مشترکی رسیده ام که آنها بارها و بارها ما را به رعایت مواردی توصیه میکردند که به اختصار به برخی از آنان اشاره میکنم :


در بعد سیاسی:هرچه که میتوانید به ولایت فقیه تمسک کنید که خیر دنیا و آخرتتان در آن است( اکنون با نگاهی به تحولات منطقه وجود نعمت ولایت فقیه را به خوبی درک کرده ایم ......)


بعد اجتماعی و فرهنگی :تا میتوانید فرهنگ اسلام ناب را در جامعه نهادینه کنید ؛ هرچه ما دچار مشکلات شده ایم بخاطر فاصله گرفتن از ارزش های اسلامی است؛ ما خواهران خود را به رعایت حجاب و پاکدامنی و برادران خود را به حفظ چشم از گناه وصیت میکنیم .....


در بعد معنوی :هرچه میتوانید با قرآن و ادعیه مأنوس باشید وخود را مقید به برپایی شعائر اهل بیت کنید
اما سخن پایانی .......


یادمان باشد تازمانی که فرهنگ شهید و شهادت در کشور ما زنده است ما قدرتمندیم و هیچ کشوری با هر توان نظامی ای توان رویارویی با ما را ندارد؛
پس بر ما لازم است هر چه که میتوانیم در زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا تلاش کنیم و همت به خرج دهیم؛


این ایام که مزین شده به ایام دفاع مقدس زمان خوبی است که یادی کنیم از همه ی آن رشادت ها و از خودگذشتگی ها
همانطور که ذکر شد مطالعه ی وصیت نامه ی شهدا ؛ اجرای فرامین آنان در زندگی روزمره؛ سرکشی به خانواده هایشان و دلجویی از این عزیزان و یا حضور در گلزارهای شهدا به منظور زنده نگه داشتن یاد و خاطره شان؛ کوچکترین کاریست که میتوانیم تا حدودی ادای دین کنیم ......


اما سخن را با خاطره ای از مادر شهید جهانگیر نقدی پور به پایان میبرم .....
به پسرم گفتم مادر جان میخواهم برایت عروس بیاورم اما او در جواب نامه ام نوشت:
مادر جان !!!!! عروس من شهادت است ؛ صفیر گلوله ها عقدم را خواهد خواند و با پوششی از خون تازه و سرخ ؛ خود را بزک خواهم کرد و در هلهله ی شادی مسلسل ها و بارش نقل سرب در حجله ی سنگر؛ عروس خود شهادت را به آغوش خواهم کشید . عروس من شهادت است و فرزند من و او نامش جمهوری اسلامی است ......


برای ما فقط این جمله می ماند که " شهدا شرمنده ایم " 
رضا زیلابی