امام خمینی (ره) پس از سالها دوری و تبعید در 12 بهمن 57 به كشور بازگشت و ایران اسلامی شاهد بزرگترین و تاریخیترین استقبال بود.
به گزارش آسماری نیوز هواپیمای امام صبح روز 12 بهمن سال 57 در فرودگاه مهرآباد بر زمین نشست. سرود «خمینی ای امام، خمینی ای امام» در سالن فرودگاه چنان پرطنین بود که همه را میخکوب کرده بود. متن پیام خوشامدگویی که توسط استاد شهید مطهری نوشته شده بود توسط یکی از دانشجویان قرائت شد.
حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشكر میكنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است كه نمیتوانم جبران كنم. ایشان ضمن اشاره به اینكه طرد شاه از كشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت كلمه و ادامه مبارزه تا قطع كامل ریشههای فساد ترغیب كردند.
... و سرانجام ماشین حامل حضرت امام در میان سیل جمعیت خروشان ایران اسلامی راهی بهشت زهرا شد؛ تا ضمن تجدید پیمان با شهدای انقلاب، اولین دیدار را با مردم که او را به عنوان امام خود با عشق و علاقه پذیرفته بودند، سخن بگوید؛ امام سخنرانی تاریخی خود را آغاز میکنند:
«بسمالله الرحمن الرحیم. ما در این مدت مصیبتها دیدهایم؛ مصیبتهای بسیار بزرگ، مصیبتهای زنهای جوانمرده، مردهای اولاد از دست داده، طفلهای پدر از دست داده... این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبول ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از او پشتیبانی کرده... بر همه ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آن وقتی که اینها ساقط شوند. ما به واسطهی آرای مردم، مجلس مؤسسان و دولت موقت و دولت دائم را تعیین میکنیم.»
همچنین حضرت امام در اولین سخنرانی خود در میان انبوه مستقبلین مشتاق در بهشت زهرا، گفتند: من وقتی چشمم به بعضی از اینها كه اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگینیای در دوشم پیدا میشود كه نمیتوانم تاب بیاورم. محمدرضا پهلوی فرار كرد و همه چیز ما را به باد داد. مملكت ما را خراب كرد و قبرستانهای ما را آباد. ایشان اضافه كردند: من دولت تعیین میكنم، من توی دهن دولت میزنم ... من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میكنم. من به ارتش یك نصیحت میكنم و یک تشكر ..... [ما] میخواهیم ارتش مستقل باشد. آقای ارتشبد شما نمیخواهید؟ آقای سرلشكر شما نمیخواهید مستقل باشید؟ و اما تشكر میكنم از قشرهایی كه متصل شدند به ملت. با وجود سرمای زمستان، دیشب هزاران مشتاق زیارت حضرت امام، در مسیر حركت ایشان خوابیدند. شهرهای كشور در شادی ورود امام، غرق نور و گل و فریاد بود.
سخنرانی امام که تمام شد، جمعیت مجددا به سمت جایگاه هجوم آوردند. طوری که امام نتوانست سوار هلیکوپتر گردد و بلافاصله سوار بر آمبولانسی که آنجا بود، شدند.
تا اینکه در بین راه سوار هلیکوپتر شده و به سمت تهران پرواز کردند. امام بلافاصله به بیمارستان هزار تختخوابی رفته تا از مجروحان حوادث اخیر که در آنجا بستری بودند دیدار کنند. امام از بیمارستان به منزل یکی از بستگان خود رفتند و عصر نیز با تماس به مدرسه رفاه از محل اقامت خود مسئولان کمیته استقبال را مطلع میسازند.
گفتنی است که خبرگزاری یونایتدپرس تعداد مستقبلین را در طول مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا را چهار میلیون نفر و در بهشت زهرا نیم میلیون نفر گزارش نمود.
همچنین رادیو کلن شمار جمعیت را پنج تا شش میلیون ذکر کرده است. خبرنگاران داخلی نیز تعداد جمعیت را پنج میلیون نفر ذکر کردند.
بالاخره در حدود ساعت 11:05 ماشین حامل امام وارد میدان آزادی شده و در میان شور و شوق شدید استقبالکنندگان و پس از یکبار دور زدن دور میدان وارد خیابان آزادی شد.
ماشین امام که چند نفر هم برای محافظت روی سقف آن نشسته بودند با طی مسافت چند کیلومتری دور میدان و در میان بارانی از گل و گلاب و نقل که بر ماشین میبارید و اشکهای شوق که بر گونهها جاری بود به سمت دانشگاه تهران به رفت.
ایشان در مقابل دانشگاه به علت تراکم بیش از حد مستقبلین بالاجبار سخنرانی نکرده و از چهار راه ولیعصر به سوی میدان راهآهن به حرکت درآمدند، شاید یکی از دلایل عدم سخنرانی امام غیر از تجمع و تراکم در مقابل دانشگاه همین وضعیتی بود که گروههای سیاسی برای سوءاستفاده به وجود آورده بودند!
تا اینکه امام در ساعت 10:5 اولین شب اقامت در ایران باوجود خستگی زیاد اعضای کمیته برگزاری استقبال را به حضور پذیرفته و برای آنان سخنرانی کردند.
آری، مردم ایران در 12 بهمن سال 57 حماسه بی سابقه ترین استقبال تاریخ معاصر را رقم زدند استقبال از مردی که نه تنها مراد بود، بلکه رهبری بود که نمونه ای از حکومت اسلامی را در نظام جهانی بنیان گذاشت و این گونه شد که حق آمد و باطل رفت...