استانی شدن انتخابات مجلس چند مدتی است بحث داغ بهارستانی ها شده است ، این طرح برای اولین بار در مجلس پنجم مطرح شد که به دلیل مخالفت شورای نگهبان در آن زمان به صورت معلق درآمد که از همان زمان تا کنون موافقان و مخالفانی را همراه خود داشته است..
احسان خجسته فرد/
استانی شدن انتخابات مجلس چند مدتی است بحث داغ بهارستانی ها شده است ، این طرح برای اولین بار در مجلس پنجم مطرح شد که به دلیل مخالفت شورای نگهبان در آن زمان به صورت معلق درآمد که از همان زمان تا کنون موافقان و مخالفانی را همراه خود داشته است..
طرح استانی شدن انتخابات پس از چهار دوره، در مجلس نهم و البته با تغییرات تازه ای مجددا مطرح شد، همان موقع نمایندگان با ۱۳۳ رای موافق و ۶۴ رای مخالف یک فوریت بررسی آن را به تصویب رساندند تا شاید بتوانند به پروسه کشدار و چندین ساله تصویب این طرح پایان دهند و انتخابات مجلس دهم در اسفندماه سال جاری را بر مبنای آن برگزار کنند.
اگر این هدف عملی شود در آن صورت در انتخابات مجلس دهم، استان ها حوزه های انتخابی اصلی و شهرستان های هر استان حوزه های فرعی محسوب خواهند شد.
هر کاندیدا در حوزه انتخابی فرعی مورد نظر خود ثبت نام خواهد کرد اما این بار نه فقط رای دهندگان آن حوزه فرعی بلکه همه رای دهندگان استان مربوطه می توانند به او رای دهند.
به گفته نمایندگان قرار نیست تعداد نمایندگان فعلی هر استان با اجرای این طرح کم یا زیاد شود..
موضوعی که در این میان بسیار حائز اهمیت به نظر می رسد فاصله کوتاه و چند ماهه تا برگزاری انتخابات مجلس دهم است که این فاصله زمانی بزرگترین چالش پیش روی تصویب این طرح است.
با این وجود موافقان طرح استانی شدن انتخابات اصرار بر اجرای این طرح دارند و مزایای این طرح را جلو گیری از خرید آرا و ورود پول های کثیف به عرصه انتخابات و مجلس می دانند..
آن ها همچنین بر این اعتقادند که با توجه به خرید آرا و انجام تخلفاتی توسط برخی نامزدها ، شورای نگهبان نتیجه یک یا دو حوزه را می تواند ابطال کند و امکان این وجود ندارد که همه نتایج ابطال شود، و اجرای چنین طرح هایی به سود شورای نگهبان نیز خواهد بود.
از سایر توجیهات موافقان این طرح می توان به بالا بردن سطح علمی نمایندگان مجلس و جلوگیری از انتخاب نمایندگان به صورت قومی و طایفه ای و همچنین اینکه تمامی امور روستاهایی که مربوط به نماینده است به شوراها واگذار خواهد شد و از طریق شهرداری ها پیگیری می شوند و این امر باعث افزایش تمرکز نمایندگان نسبت به وظیفه اصلی خود که امر قانون گزاری می باشد شده و دیگر پرداختن به مسائل حاشیه کم خواهد شد.
اما با همه این ها سوالات زیادی در ارتباط با چگونگی اجرایی شدن این طرح در ذهن عموم مردم ایجاد می شود.
اول آنکه با استانی شدن انتخابات نامزد انتخاباتی ناچار خواهد بود علاوه بر هزینه های تبلیغ در حوزه خود ، متقبل هزینه های تبلیغ در کل استان شود ، کما اینکه هزینه این تبلیغات در حوزه های کوچک هم کم نخواهد بود و اگر تبلیغات استانی شود ، خواه نا خواه هزینه ها سر به فلک می کشد و به ناچار کاندیدا باید زیر دین بسیاری از وعده ها رفته و خود را متعلق به تعدادی اسپانسر انتخاباتی بداند یا اینکه تنها انسانهای ثروتمند وارد عرصه انتخابات شوند.
دوم اینکه در صورت اعتراض نامزد های انتخاباتی به شیوه شمارش آراء و ادعای تقلب (خواه این اعتراض به حق یا ناحق باشد) باز شماری آراء به شدت دشوار خواهد بود.
سوم اینکه در پاسخ یه این ادعا که اگر انتخابات مجلس استانی شود سطح علمی مجلس بالا می رود باید توجه داشت که جمهوری اسلامی ایران شرایطی برای ورود داوطلبین به عرصه انتخابات را معین نموده که این شرایط بر همگان روشن است و کسانی که قصد کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی را کرده اند باید از فیلتر های متفاوتی عبور کنند تا مورد تایید قرار گیرند.
چگونه می توان ادعا نمود با استانی شدن انتخابات ، مردم گزینه شایسته خود را انتخاب می کنند در حالی که قطعا شناختی که مردم از کاندیدای شهر خودشان دارند، از کاندید شهرهای دیگر ندارند و بدون شناخت دقیق و کامل باید به آن ها رای بدهند آیا به این شکل سطح علمی مجلس بالاتر خواهد رفت؟ یعنی نمایندگانی که خود از این طریق مورد گزینش مردم قرار گرفته اند و وارد مجلس شورای اسلامی شدند ، به شایستگی و میزان سطح علمی و آگاهی خود شک دارند؟ در حالی که از فیلتر های متفاوت جهت گزینش و تایید عبور کرده اند.
چهارم اینکه بر کسی پوشیده نیست بازده و خروجی شورای شهر به جز چند استان محدود و انگشت شمار، مطلوب نبوده و آن جوابی را که باید بدهد تا کنون نداده است و این موضوع استانی شدن انتخابات در شهرهایی که تفکر قومیتی در آنجا حاکم شده دقیقا جواب معکوس خواهد داد ،حال چگونه قابل قبول است که نمایندگان برای افزایش سطح علمی مجلس ، جلوگیری از انتخابات طایفه ای و افزایش راندمان کار خود بسیاری از امور را به دوش مجموعه شورای شهر و شهرداری بیاندازند ، در صورتی که شوراهای شهر هم به صورت قومیتی انتخاب می شوند .
پنجم اینکه به فرموده امام خمینی (ره) میزان رای مردم است ، همچنین به فرموده مقام معظم رهبری رای مردم حق الناس است ، چطور با هر شرایطی و به بهانه های مختلف باید اینگونه با میزان و حق الناس بازی کرد ؟
ششم اینکه با اجرای چنین طرح هایی پیش بینی می شود بی انگیزگی به رای دادن علی الخصوص در روستاها ومناطق محروم مشاهده شود و فقر بیش از پیش در برخی از روستاها حاکم شود و بدتر از آن امکان بروز درگیری ها و کینه های بین شهری و قومی وجود خواهد داشت.
هفتم اینکه این چه ادعایی است که فردی در یک شهرستان نباشد ، به طور مستقیم با مردم آن شهرستان ارتباط نداشته باشد ، مشکلات را از نزدیک نبیند در آخر هم بخواهد برای مردم آن شهرستان تصمیم گیری کند. حتی اگر بندهایی هم برای این مهم تعیین گردد، بازهم در اجرا و بنا به تجربه های گذشته این امر امکان پذیر نخواهد بود..
هشتم اینکه نماینده مردم در مجلس ، تنها تریبون آزاد مردم منطقه است ، آیا اجرای این طرح پایمال کردن حقوق کوخ نشینان و جفا به قشر پابرهنه نخواهد بود؟
نهم اینکه این طرح به شدت به سود کسانی است که سابقه نمایندگی را در کارنامه خود دارند ، چرا که نمایندگان از تریبون خود در مجلس استفاده می کنند و امکان مطرح شدن آنان نه تنها در استان ، بلکه در کشور هم وجود دارد ، اما کسانی که تازه بخواهند کاندیدا شوند باید هزینه های شناخته شدن در سطح استان را متقبل شوند و این خود مقدمه ای جهت ورود پول های کثیف به عرصه انتخابات خواهد بود.
دهم اینکه با اجرای این طرح خواهید دید نمایندگان تمایل خواهند داشت در مراکز استان ها و یا در جاهایی که تریبون قوی وجود دارد و آمار رای دهندگان بیشتر باشد فعالیت پررنگ تری نشان دهند و این خود مقدمه ای بر تضییع حق روستاها و مناطق فقیر نشین و زیر سوال بردن حق و الناس خواهد بود.
و یازدهم اینکه قطعا با استانی شدن انتخابات، نمایندگان نمیتوانند سخنگوی ملت باشند و تنها سخنگوی حزب خود خواهند بود و به نظر می رسد اجرای این طرح تنها فدا کردن خواسته های مردم به پای خواسته های حزب و حزب بازی خواهد بود.