1403/10/09 22:13


93018
تاریخ انتشار: 1396/05/01 10:33
روایت زندگی فرمانده پایگاه هوانیروز مسجد سلیمان، شهید سرلشکر خلبان سید نصرالله آسیایی در کتاب «آسمانی‌تر از عشق» توسط انتشارات سوره سبز منتشر شد.

کتاب «آسمانی‌تر از عشق» به قلم محمد عبدی و بر اساس زندگی شهید سرلشکر خلبان سید نصرالله آسیایی، فرمانده پایگاه هوانیروز مسجد سلیمان به نگارش در آمده و از سوی موسسه فرهنگی هنری و انتشارات سوره سبز چاپ و روانه بازار کتاب شده است.


 
شهید سرلشکر نصرالله آسیابی از شهدای شاخص ارتش است که در سال ۱۳۲۰ در کرمانشاه به دنیا آمد وی که خلبانی جوانمرد و فرماندهی لایق بود در سال 1339 حضورش را در ارتش ثبت کرد. با تحصیلات ششم ابتدایی استخدام و با درجه گروهبان سومی به انجام وظیفه مشغول شد. در طول 27 سال خدمت نظامی در سایه ایمان و تلاش به عالی ترین مدارج تحصیلی و بالا ترین درجه نظامی رسید.


 
وی فرمانده پایگاه هوانیروز مسجد سلیمان بود او را در کنار دیگر تیزپروازان هوانیروز در عملیات شکست حصر آبادان، فتح خرمشهر، بیت‌المقدس و فتح‌المبین و بخصوص والفجر 8 که منجر به آزادسازی شهر «فاو» شد، حضور و پروازهای شجاعانه‌ای داشت. وی در هشت سال دفاع مقدس حضور مداوم داشت و پروازهای او تا لحظه شهادت ثبت شده است. سرانجام در ۱۱ دی ماه ۱۳۶۵ به درجه شهادت نائل شد.


 
کتاب روایت داستانی و ادبی زندگی شهید آسیایی است که از زبان دخترش روایت می‌شود و در شش فصل با عناوین «شبیه سایه‌های مرد...»، «مرصاد و یادمان پرندگان»، «خاطرات عمو»، «ازدواج»، «صبح آزادی» و «دوستی کی سر آمد، شهریاران را چه شد» نوشته شده است. نویسنده در قالب یک داستان از زبان دختر شهید که حالا یک پزشک است و همراه با یک گروه راهیان نور دانشجویی عازم جبهه‌های غرب و کرمانشاه شده، به روایت زندگی شهید می‌پردازد.


 
داستان نقل سفر دختری است که در هر منطقه یا موقعیت که قرار می‌گیرد به یک برهه از زندگی پدر دست می‌یابد، کودکی، نوجوانی و جوانی پدر را از زبان عمو می‌شنود. قصه مراحل و چگونگی ازدواج پدر را می‌شنود. به سراغ دوستان و هم‌رزمان پدر شهیدش می‌رود و از شرح عملیات‌ها و رشادت‌های پدر که تا به حال کمتر شنیده، با خبر می‌شود و در انتها با لحظه شهادت پدر در کلام دوستانش روبه‌رو می‌شود.


 
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «پدر، پرنده‌ی آشنای من، برای دفاع از همه‌ی سحرها، سعیدها و فرزین‌ها و پیام‌های هر جای این دیار که کودکی چشم به آسمان‌اش داشته است و برای پرنده‌اش دست تکان می‌داده است و هلهله می‌کشیده است بارها از فراز این کوه‌ها و دشت‌ها عبور کرده است و با شوق و شور سینه سپر کرده است. حالا من دارم این خیال را با سر بر شیشه تکیه داده در امتداد شب ستاره به ستاره مرور می‌کنم. شانه‌ی راست خاکی را خیره خیره نگاه می‌کنم. هیچ وقت تا این حد مشتاق رسیدن به شلوغی‌های تهران نبوده‌ام. دلم می‌خواهد زود زود زود، شب را دور بزنم و بگذارم شب تیره سحر شود.


 
تا بی مقدمه سر اصل مطلب بروم. همه پروازهای پدرم حتما حرف‌های نگفته‌ی زیادی دارند. این فکر خوش، لحظه‌ای رهایم نمی‌کند. خیال در خیال در این اقیانوس آرام مثل عروس دریایی می‌رقصم و پیش می‌روم و نمیدانم کی عروس ماهی خیال من راضی به رضای تور سیاه شب دست از تقلا برمی‌دارد و من صید، نه، تور تنهایی تو و خیال و خواب شب می‌مانم. عروس ماهی‌های آرزومند نیامده. مهمان ستاره‌ی دریایی چشمان تو می‌شوم. و بست به دامن طلوع، سحر در انتظار سپیده، عبور ستاره‌ها را شکر می‌کند و من شنیدن صدای هم پرنده‌ی پدر را خواب می‌بینم.»


 
کتاب «آسمانی تر از عشق» در 216 صفحه با شمارگان 2000 نسخه و بهای 12800 تومان، توسط انتشارات سوره سبز چاپ و منتشر شده است.